سؤالات متدوال کاربران آوای رهنما
سؤالی است که اغلب افرادی که درگیر مسئله حقوقی هستند میپرسند و به دنبال این هستند که رد و نشانی از یک وکیل خوب به دست آورند که افراد میتوانند با توجه به تواناییهای وکیل و آثاری که از افکار و نوشتهها و دعاوی او ناشی شده رد و نشانی وکیل خوب را به دست آورند.
اگر می خواهید با ویژگی های یک وکیل خوب بیشتر آشنا شوید، اینجا کلیک نمایید…
حق به معنای راست و درست و به معنی آن چیزی است که فرد یا پدیدهای با خدمتی مستحق دریافت آن میباشد، حق دارای شاخههای متفاوتی مثل حق اجرت خدمات، حق زندگی، حق انتخاب و …
مطابق اصل سیوپنج قانون اساسی اشخاص حق برخورداری از وکیل را دارند و در قانون مدنی وکیل جهت انجام امر یا اموری که از طرف موکل خود به نیابت انجام میدهد مستحق دریافت اجرت میباشد و چنانچه در اجرت داشتن یا اجرت نداشتن انجام امر مورد وکالت توسط وکیل اختلافنظر وجود داشته باشد، اصل بر این است که وکیل حق دریافت اجرت را دارد مگر اینکه طرفین قرارداد وکالت در خصوص تبرئی یا بیاجرت بودن انجام امور مورد وکالت توافقی کتبی یا شفاهی داشته باشند.
کسی که مستحق دریافت اجرت برای انجام وکالت میباشد میبایست حق اجرت خود را بر اساس توافق خود با موکل مطالبه نماید.
اگر می خواهید بیشتر راحع به حق الوکاله وکلای دادگستری بدانید، اینجا کلیک نمایید…
جدول یک سایت جهت معنی کردن لغات و اصطلاحات بوده و معنی وکالت در سایت جدول با لغات نمایندگی، نیابت، خلافت و جانشینی بوده و منظور از وکالت عالی به معنی مقام عالی در عهد صفویه که مترادف نیابت سلطنت میباشد است و در زبان عربی وکالت به معنی دفاع، محامی، وفد و وکاله بهکاررفته و وکالت به معنی واگذاری کاری به فرد قابلاعتماد بوده و در وکالت تفویض حق صورت نمیگیرد بلکه جانشین و نماینده در کنار موکل حق دخل و تصرف در امور راجع به موکل را دارد. دفتر وکالت در جدول همان دارالوکاله وکیل بوده که از آن محل در انجام وظایف شغلی مشاوره و حل مسائل حقوقی یا کیفری استفاده مینماید.
وکالت ازجمله مشاغلی بوده که فرد میبایست قبل از قبولی در آزمون وکالت به مدت ۴ سال دوره کارشناسی حقوق توسط متقاضی وکالت طی شود و پس از اتمام دوره لیسانس قضایی از دانشگاه حقوق یا فقه و مبانی حقوق متقاضی میتواند در آزمون کارآموزی وکالت کانون وکلای دادگستری یا مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه شرکت و پس از طی دوران کارآموزی به انواع وکیل مشغول فعالیت شود و دورهای حدوداً ۶ ساله از زمان قبولی در رشته دانشگاهی حقوق زمان خواهد برد.
در تمام امور راجع به موکل اعم از امور مرتبط با دعاوی خانواده مثل حق طلاق و حق حضانت فرزند مرد میتواند وکالت حق طلاق یا حضانت فرزند را به زن اعطا نماید
همچنین موکل میتواند در خصوص حل مسائل بانکی خود مثل افتتاح و برداشت از حساب بانکی یا در امور راجع به اموال منقول مثل ماشین سواری حق خود در اجرای حقوق قانونی را به موجب عقد وکالت ار وکیل بخواهد و حدود اختیارات وکالت بر حسب مندرجات موضوع وکالتنامه اعطایی از طرف موکل به وکیل خواهد بود
وکالتنامه تنظیمی بین موکل و وکیل که موضوع وکالت و حدود اختیارات وکیل بهصورت مکتوب و عادی بین وکیل و موکل امضا شود و وکیل بر اساس آن اقدام به اجرای حدود اختیارات نماید قرارداد وکالت عادی گفته میشود که با عزل وکیل یا استعفا وکیل یا فوت، جنون یا محجوریت هر یک از طرفین یا انجام موضوع وکالت توسط شخص موکل به پایان میرسد.
هر شخص حقیقی یا حقوقی برای فروش اموال و حقوق قانونی تحت مالکیتش میتواند از دفتر اسناد رسمی یا مرجع قانونی تنظیم وکالت رسمی، وکالت فروش را امضا و به وکیل خود اختیار دهد که دهد نسبت به فروش موردی خاص از اموالش مثل یک قطعه زمین یا ملک مشخص یا ماشین و خودرو با مشخصات مشخص و یا بهصورت جامع نسبت به کلیه اموال منقول و غیرمنقول خود به دیگری وکالت دهد و حدود اختیارات تنظیمی بر اساس اراده موکل تعیین میگردد.
هر شخص حقیقی یا حقوقی میتواند برای انجام کارهای اداری اموال و حقوق خود به دو یا چند نفر وکالت بدهد، ولی چنانچه در ضمن وکالت تنظیمی حقوقی مثل مالکیت منافع یا اعیان یا حقوق قانونی منتقل شده باشد موکل دیگر نمیتواند نسبت به همان حقوق اعم از منافع یا مالکیت حقوق مالکیتی یا حقوقی از منافع را به وکیلی دیگر بسپارد چرا که دیگر نسبت به آن مال یا حقوق مالک تلقی نمیشود و چنانچه چنین رفتاری ارتکاب یابد از مصادیق انتقال مال غیر محسوب خواهد شد.
در برخی مواقع یکی از اعضا شرکت برای حل مسائل مرتبط با حقوق شرکت که خود دارای حقوق قانونی در شرکت میباشد، میتواند با اختیاراتی که مطالق اساسنامه شرکت دارد وکالت به خود در جهت حل مسائل اعطا نماید.
فرزند اعم از دختر و پسر میتوانند در جهت اقدامات حقوقی و اداری خود به پدر خود وکالت دهند و در جهت تنظیم سند وکالت فرزند به پدر میبایست از طریق دفتر اسناد رسمی یا سرکنسولگری یا مرجع قانونی تنظیم وکالتنامه اقدام و اختیاراتی که فرزند لازم میداند در جهت حل مسائلش به پدر خود بدهد میبایست در وکالتنامه تصریح و سند به قورت وکالت جامع و یا مقید تنظیم گردد.
جهت مطالعه نحوه وکالت فرزند به مادر کلیک نمایید…
پدر یا هر فردی میتواند در جهت احقاق حقوق قانونی خود از خدمات وکیل اداری با وکیل دادگستری استفاده نماید و در فرض مذکور پدر میتواند با مراجعه به مراجع قانونی مثل دفتر اسناد رسمی یا کنسولگری محل اقامت خود نسبت به اعطای وکالت جامع و یا مقید به فرزندش اعم از دختر و پسر وکالت دهد و این وکالت میتواند برای مدت محدود و یا نامحدود و بهصورت بلاعزل یا با حق عزل وکیل تنظیم شود.
منفسخ همان انفساخ بوده و عقد وکالت زمانی منفسخ میگردد که عقدی که بهموجب آن وکالت تنظیمشده با رضایت طرفین منفسخ گردد و عقد وکالت نیز بهتبع آن بهطور خودبهخود منفسخ گردد یا بهموجب دلیل قانونی عقد موضوع وکالت باطل گردد از مواردی است که عرفا گفته میشود وکالت منفسخ شده است و در صورتهایی است که فوت جنون یا حجر وکیل یا موکل اتفاق بیافتد.
برای اطلاع از مواردی که باعث انحلال وکالت می شوند اینجا کلیک نمایید…
موکل میتواند از طریق دفتر خدمات قضایی یا مراجعه به مرجع قضایی مثل دادسرا یا دادگاه بهصورت مکتوب یادداشت نماید اینجانب … خواهان، خوانده، شاکی یا متهم پرونده به شماره … وکیل خود به نام … را عزل مینمایم.
و از این طریق وکیل از طرف موکل عزل شده و عزل وکیل باید به وکیل معزول هم اطلاع داده شود همچنین موکل میتواند در جلسه رسیدگی بهصورت شفاهی به مرجع قضایی اعلام نماید که قصد عزل وکیل خود را دارد و مرجع قضایی موظف است در صورتمجلس اظهارات موکل مبنی بر عزل وکیل را قید و به امضاء موکل برساند.
موکل میتواند خود موضوع وکالت را انجام دهد مثلاً سند را به نام خود با شخص ثالث منتقل نماید و این در صورتی است که وکیل برحسب اختیارات خود اقدامی در خصوص موضوع وکالت انجام نداده باشد و الا اقدام به فروش یا انتقال موضوع وکالت دخالت در مال شخص ثالث محسوب میشود و همچنین میتوانید وکیل و یا امین ضم وکیل بلا عزل نمایید که اقدامات وی با تائید امین یا وکیل ضم شده باشد و ازآنجاییکه وکالت وی بلاعزل است اقدامی در جهت ابطال آن نمیتوان داد مگر اینکه ثابت شود اصل سند به دلایل قانونی باطل است.
واحد کنسولگری، سفارتخانه یا دفاتر اسناد رسمی موظف به تنظیم وکالتنامه رسمی در کنار محدوده اختیارات وکیل بوده و موضوع اینکه وکالتنامه با حق عزل بوده یا بلاعزل میباشد را قید مینمایند و تنظیم آن بنا به خواست موکل میباشد و در این صورت در انتهای موضوعات اعطایی قید مینمایند که موکل ضمن عقد خارج لازم، حق عزل وکیل را از خود سلب و ساقط نموده است و در این صورت وکالت تنظیمی بلاعزل میباشد و در فرمهای تنظیمی اغلب حق عزل وکیل و نصب امین بنا به خواست طرفین سلب و ساقط میگردد یا پابرجا باقی میماند.
خیر، اما موکل میتواند موضوع وکالت را قبل از این که وکیل بخواهد انجام دهد، خودش انجام دهد. البته اگر همراه وکالتنامه مبایعه نامهای هم در خصوص موضوع وکالت (مثلا در خصوص خرید و فروش ملک) تنظیم شده باشد موکل نمیتواند دخالتی در آن موضوع کند، در غیر این صورت عمل موکل ممکن است جرم بوده و مصداق انتقال مال غیر خواهد شد.
عزل وکیل امکان ندارد و انحلال وکالت ممکن است بهوسیله انجام موضوع وکالت توسط موکل باعث انحلال وکالت گردد و همچنین در صورت اثبات جنون یا سفه وکیل یا موکل یا فوت هر یک وکالت منحل میگردد و چنانچه در ضمن اعطای وکالت بلاعزل توافقی راجع به انتقال حقوق موکل شده باشد مثل اینکه همراه وکالتنامه مبایعهنامهای هم در خصوص موضوع وکالت (مثلاً در خصوص خریدوفروش منزل) تنظیم شده باشد موکل نمیتواند دخالتی در آن موضوع کند و انجام فعل مغایر با رفتار کسی که وکالت داشته میتواند نوعی جرم یا عملی غیر نافذ تلقی گردد.
طلاق اصلیترین تصمیم قانونی مرد جهت جدایی از همسر میباشد و مرد میتواند اختیار قانونی خود در انجام طلاق را به همسر خود وکالت دهد و در جهت اجرای خواسته وکالتنامهای رسمی بین طرفین منعقد که مطابق آن زن میتواند با مراجعه به محاکم خانواده و مراکز مشاوره نسبت به درخواست گواهی عدم امکان سازش اقدام نماید و این وکالتنامه میتواند بهصورت بلاعزل یا با حق عزل وکیل تنظیم گردد و منظور از وکالت بلاعزل این است که پس از تنظیم سند وکالتنامه بلاعزل شوهر نمیتواند همسر خود را از وکالت در اجرای طلاق عزل نماید و چنانچه بخواهد قبل از اینکه وکالت طلاق توسط زن انجام شود میتواند با اختیار قانونی که دارد خود شخصاً مبادرت به درخواست طلاق از طرف زوج را مطرح نماید و در این صورت زن بهعنوان وکیل بلاعزل نیز اختیاری در اجرا یا عدم اجرای طلاق نداشته و بااراده مرد طلاق اجرایی میگردد.
اختیار وکیل محدود به جرم خاصی نیست و شاکی و متهم میتواند برای و در قبال هر اتهامی وکیل داشته باشند.
مطابق ماده 186 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ متهم میتواند از دادگاه تقاضا کند وکیلی برای او تعیین نماید، چنانچه دادگاه تشخیص دهد متهم توانائی انتخاب وکیل را ندارد از بین وکلای حوزه قضائی و در صورت عدم امکان از نزدیکترین حوزه مجاور وکیلی برای متهم تعیین خواهد نمود و در صورتی که وکیل درخواست حقالوکاله نماید دادگاه حقالزحمه را متناسب با کار تعیین خواهد کرد و درهرحال حقالوکاله تعیینی نباید از تعرفه قانونی تجاوز کند. حقالوکاله یادشده از ردیف مربوط به بودجه دادگستری پرداخت خواهد شد.
تبصره 1- در جرائمی که مجازات آن بهحسب قانون، قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد میباشد چنانچه متهم شخصاً وکیل معرفی ننماید، تعیین وکیل تسخیری برای او الزامی است؛ مگر در خصوص جرائم منافی عفت که متهم از حضور یا معرفی وکیل امتناع ورزد و داشتن وکیل در دعاوی حقوقی الزامی نمیباشد.
برای مطالعه بیشتر در خصوص وکالت معاضدتی و تسخیر اینجا کلیک نمایید…
وکالت تسخیری به وکالتی از وکیل گفته میشود که وکیل به انتخاب دادگاه بهعنوان وکیل مبادرت به دفاع از حقوق قانونی موکل مینماید و انتخاب وی بهعنوان وکیل تسخیری مانع از توکیل وکیلی که در وکالتنامه حق توکیل به وکیل دیگر را دارد، نمیباشد.
برای مطالعه بیشتر در خصوص وکالت تسخیر اینجا کلیک نمایید…
مطابق ماده 37 قانون وکالت وکلا نباید بعد از استعفا از وکالت یا معزول شدن از طرف موکل یا انقضاء وکالت به جهتی از جهات وکالت طرف مقابل یا اشخاص ثالث را در آن موضوع بر علیه موکل سابق خود یا قائممقام قانونی او قبول نمایند و محاکم وکالت او را نباید در این موارد بپذیرند.
مطابق ماده ۶۶۰ قانون مدنی وکالت ممکن است مطلق و برای تمام امور موکل باشد و یا مقید و برای امر یا اموری خاصی باشد و در وکالت مطلق یا تام الختیار موکل کلیه اختیاراتی که بنا بر اهلیت قانونی خود دارا میباشد اعم از مالی و غیرمالی خود را بر عهده دیگری قرار میدهد چراکه مطابق ماده ۶۶۲ قانون مدنی وکالت در امری داده میشود که خود موکل هم بتواند آن را بهجا آورد و وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد و حتماً باید اختیارات مطلق وکیل در وکالتنامه تصریح و مدت آن هم مشخص باشد و مطابق ماده ۶۶۱ قانون مدنی ایران اگر وکالت مطلق یا برای تمام امور موکل باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل میباشد.
با اعطای وکالت شما هر اقدامی که انجام بدهید به نمایندگی از موکل خواهد بود و مدیون و مسئول واقعی پرداخت اقساط موکل است نه شما ولی وکیل باید صورتحساب دوران وکالت را تقدیم موکل نماید و آنچه را به وکالت دریافت کرده است به موکل بدهد.
مطابق ماده ۳۸ قانون آیین دادرسی مدنی تا زمانی که عزل وکیل به اطلاع او نرسیده است اقدامات وی در حدود وکالت، همچنین ابلاغهایی که از طرف دادگاه به وکیل میشود مؤثر در حق موکل خواهد بود، ولی پس از اطلاع دادگاه از عزل وکیل، دیگر او را در امور راجع به دادرسی وکیل نخواهد شناخت و احتمال دارد دادگاه در ثبت سیستمی عزل وکیل از پرونده اقدامی نکرده باشد و وکیل الزامی به حضور در دادگاه احضار کننده ندارد.
مطابق ماده 46 قانون آیین دادرسی مدنی ابلاغ دادنامه به وکیلی که حق دادرسی در دادگاه بالاتر را ندارد یا برای وکالت در آن دادگاه مجاز نباشد و وکیل در توکیل نیز نباشد، معتبر نخواهد بود و ابلاغ پاسخ به تبادل لوایح به وکیلی که حق دادرسی در مرحله بالاتر مثل دادگاه تجدیدنظر را داشته صحیح است.
بله، مگر کسی که وکالت به او تفویض شده قبلتر اقدام به تنظیم سند کرده باشد و در واقع دیگر موضوع وکالت محقق شده وموضوعی برای انتقال وجود نداشته باشد.
قرار ارجاع به کارشناس دستوری است که دادگاه برای تحقیق در اموری که رسیدگی فنی لازم دارد صادر مینماید و وظیفه کارشناس میباشد که در مهلت مقرر قانونی مبادرت به بررسی و اعلام نظر نماید و چنانچه مقدمات اجرای قرار مطابق قرارداد بین وکیل و موکل بر عهده وکیل باشد و وکیل مقدمات موردنظر را آماده نکند، کارشناس میتواند از دادگاه درخواست صدور دستور به وکیل جهت تهیه مقدمات کارشناسی را بنماید.
مرجع انتظامی در اموری که مربوط به ثبت اظهارات شاکی یا متهم باشد فقط میتواند از وکیل دادگستری استفاده نماید ولی جهت تهیه مقدمات مثل اعلام آدرس ابلاغ به مشتکی عنه یا متهم مرجع انتظامی میتواند از راهنمایی وکیل مدنی کمک بگیرد و لزومی به ابلاغ احضاریه کلانتری توسط وکیل دادگستری نیست.
برای نقلوانتقال ملک یا خودرو مالک میبایست مبادرت به امضا قرارداد نماید و چنانچه وکیل بخواهد قرارداد بیع یا انتقال مالکیت انجام دهد باید در حدود اختیارات وکالتنامهای که از موکل خود دارد اختیار انتقال ملک یا خودرو را داشته باشد و درصورتیکه بخواهد با وکالتنامه سند رسمی انتقال را نیز امضا نماید باز هم باید در حدود اختیارات وکالتنامه رسمی اختیار تنظیم سند را داشته باشد.
وقت دادرسی به هریک از وکلا ابلاغ شود قانونی است و با تعیین وکیل دیگر اختیارات وکیل اول از بین نمیرود.
اجرت وکیل برحسب قرارداد اجرت وکالت بوده که توسط موکل و وکیل منعقد میشود و نحوه محاسبه با توجه به آن بوده مگر اینکه طرفین به نحو دیگری توافق نمایند و عزل وکیل مانع از استحقاق وکیل برای کار انجامشده و مطابق قرارداد حقالوکاله نخواهد بود.